علیرضا جونمعلیرضا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

دونه سیب

پسرم داداش شده

1396/4/7 17:27
نویسنده : مامان جونت
492 بازدید
اشتراک گذاری
سلامی بعد از مدتها.پسر گلم علیرضا شما الان دقیقا یک ماهه صاحب یه خواهر کوچولو به نام مطهره شدی.خیلی هم شیطونی می کنی ولی بازم خوبی و دوسش داری و این شیطنتات از دوست داشتنته.کارهای خطرناک هم کم نمی کنی!!خداروشکر استرس هات داره کم میشه.




همچنان وزنت کمه و من مدام غصه میخورم.
الان سه سال و نیمت هست و 13.300 هستی حدودا یک کیلو و نیم کمبود وزن داری و هر چی تلاش می کنم نتیجه نمیده.
غذا خوردنت هنوز هم به زور منه و نمیشینی پای میز تا آخر.همش شیطنت و شیطنت.
کارت شده از پنجره ی آشپزخونه بیرون رو نگاه کردن و مخصوصا ماشین عمو هادی.تمام گفته ها و جملاتت آخرش ختم میشه به ماشین عمو هادی:))
دیگه همه ذله شدن از این کلامت ههههه
عمو هادی میگه علیرضا بیا این‌ماشین رو به نامت کنم مگه دست از سرم برداری:))
صبح روزی که داشتم میرفتم بیمارستان تا ابجی بدنیا بیاد ناگهانی بیدار شدی و با هم عکس گرفتیم و زن عمو هم فیلم گرفت ازمون.ولی از شانس بد همون شب تو تب شدیدی کردی و مریضی سختی گرفتی.خودم فکر می کنم استرس به دنیا اومدن خواهرت بود که ریختی تو خودت و اینطوری شد.
با گوشی بازی کردنات کم شده ولی امان از اون حرفای بدی که یاد گرفتی و هی تکرار می کنی
دیگه هممون کلافه شدیم امیدوارم بهتر بشی در آینده
خلاصه که مامان جون عاشقانه دوست دارم.دیوونه ی چشمای نازتم:)
امیدوارم در آینده به جاهای خوب خوب برسی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سعيدهسعيده
27 دی 96 17:27
عزیزم قدم نورسیده مبارک ماشالله علیرضا چقدر بزرگ شده آقایی شده براخودش خدا حفظشون کنه گلم .
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دونه سیب می باشد