علیرضا جونمعلیرضا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

دونه سیب

ببخشید گلم یه روز با تاخیر اومدم یه هفته ی ترش(23)

1392/8/13 9:31
نویسنده : مامان جونت
465 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم سلام.چطوری مامانی؟الهی فدات بشم که انقدر آرومی و منو اذیت نمیکنی

ببخشید یه روز تاخیر داشتم تو نوشتن این هفته چون سرم حسابی شلوغه داریم با بابایی و خاله زهرا و مامان بزرگ خونه رو تر و تمیز می کنیم

تو این یک هفته خیلی اذیتت کردم میدونم مامانی.ولی به مامانت خوب کمک کردی و با هم خونه مونو تر تمیز کردیم.ایشالله یه پسر قوی و قدرتمند بشی

دیروز یعنی 25 شهریور شما 23 هفته ات کامل شد ماشالله و اندازه ی یه گریپ فروت شدی

صورت کوچیکت دیگه کامل کامل تشکیل شده قربونت بشم

دیشب با بابایی داشتیم حرف میزدیم بهش می گفتم واقعا خیلی زود گذشتاااااا 5 ماه و اندی از بارداری ام طی شده خداروشکر ولی واقعا لذت بردم از تمام لحظاتش اینکه تو دلم ذره ذره داری رشد می کنی خیلی حس خوبیه ایشالله این حس رو نانا جونم محیا جونم مهدیه جونم نگار جونم هستی جونم سوگل جونم و بقیه دوستانی که الان حضور ذهن ندارم تجربه اش کنن به زودی زود انشالله

پسرم این توئی هااا هههههههه البته فقط پاهات معلومه

حالا ماجراهایی که تو این هفته برات اتفاق افتاده

در ادامه مطلب

 

کودک شما چگونه تغییر می کند؟

اكنون طول بدن كودك شما بيشتر از 29.2 سانتي متر و وزن او بيش از 450 گرم است. پوست او قرمز و چروك خورده است. رگهاي خوني در ريه او در حال رشد هستند تا او را براي تنفس آماده كنند. او عمل بلعيدن را انجام مي دهد اما در اغلب كودكان اولين خروج مدفوع پس از تولد صورت مي گيرد. صداهاي بلند (از قبيل صداي پارس سگ يا جاروبرقي) در داخل رحم شنيده مي شوند اما كودك شما را آزرده نمي كنند و حتي موجب آشنايي او با اين صداها نيز مي شوند به نحوي كه او پس از زايمان از اين صداها نخواهد ترسيد. در عين حال مراقب صداهاي خيلي بلند كه حتي گوش شما را آزار مي دهد باشيد.

شما چگونه تغییر می کنید؟

اگر در سه ماهه اول دچار سردرد مي شديد اين سردردها احتمالا كمتر شده اند. در واقع برخي از خانمها در اوايل دوران حاملگي دچار سردرد مي شوند كه علت آن مي تواند تغيير ميزان هورمونها در بدن، تغييرات سيستم گردش خون و يا گرفتگي سينوسها باشد.
شما ممكن است در دوران حاملگي ورمهاي كوچكي را خصوصا در قسمت قوزك پا و پاها مشاهده كنيد. اين تورم به علت تغيير در تركيب شيميايي خون (كه موجب ورود خون به بافتها مي شود) و همچنين بزرگ شدن رحم (كه به سياهرگهايي كه خون را از اندامهاي تحتاني شما به سمت قلب مي برند فشار وارد مي كند و در نتيجه سرعت جريان خون در پاهاي شما كاهش مي يابد) رخ مي دهد. اين ورمها در پايان روز و همچنين در فصل تابستان شديدتر هستند. بدن شما پس از زايمان ميزان مايع اضافي را دفع مي كند و به همين دليل در چند روز اول پس از زايمان ممكن است دفعات بيشتري به توالت نياز داشته باشيد يا بيشتر عرق كنيد. در همين حال هرگاه مي توانيد دراز بكشيد و پاهاي خود را بالاتر از سطح بدن خود قرار دهيد، هنگام نشستن پاهاي خود را به حالت كشيده قرار دهيد، از نشستن بدون حركت به مدت طولاني خودداري كنيد، يك تمرين ورزشي منظم داشته باشيد تا سرعت جريان خون را در بدن خود افزايش دهيد و جورابهاي مخصوص حاملگي بپوشيد. ممكن است وسوسه شويد كه مايعات كافي مصرف نكنيد! اما شما بايد مقادير زيادي آب بنوشيد و شايد جالب باشد اگر بدانيد اين كار به جلوگيري از تورم اعضاي بدن شما كمك مي كند. دقت كنيد كه در صورت مشاهده ورمهاي حاد يا ناگهاني در دستها يا صورت فورا با پزشك يا ماماي خود تماس بگيريد زيرا اين حالتها ممكن است نشانه يك وضعيت حاد و وخيم دوران بارداري به نام پره‌اكلامپسي يا مسموميت حاملگي باشند.

فعالیت های این هفته

يك نامه براي كودك خود بنويسيد: شما و نوزادتان از اين يادگاري براي سالهاي سال نگهداري خواهيد كرد. به نداي قلبتان گوش دهيد و الهام بگيريد. اگر براي آغاز نامه تان به كمك احتياج داريد مي توانيد از اين ايده ها كمك بگيريد:
- احساسات خود را براي كودكتان شرح دهيد و بگوييد از اينكه مي دانيد او در درون بدن شما رشد مي كند چه احساسي داريد.
- روزي را تصور كنيد كه وقت خود را با كودكتان سپري خواهيد كرد. در آن روز چه مي كنيد؟
- اميدها، روياها و آرزوهايتان را براي كودكتان بنويسيد.
- مادر بودن براي شما چه معنايي دارد؟ تعريف شما از يك مادر خوب چيست؟
اگر با نوشتن راحت نيستيد يا نامه نوشتن برايتان دلچسب نيست؛ صدايتان را ضبط كنيد، نقاشي كنيد يا از زمانهاي مختلف حاملگي يادگاريهاي جمع كرده و يك جا نگهداري كنيد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

fafa
26 شهریور 92 12:19
آخی نازی
---
من کلا خیلی بد ویارم دیشبم بعد کلی حالت تهوع و بالا آوردن که دیگه از درد پهلو نمی تونستم صاف بشم رفتم بیمارستان و سرم و کلی دنگ و فنگ
دکتر بیمارستان برام چند تا قرص داد که ضد تهوع و 3 تا آمپول ب 12 و یکی از قرص هاشم ب 6 هست دعا کن زود تموم بشه خیلی عذاب آوره

پست هاتو رمز میزاری تکلیف منه فوضول چیه/.؟


آخی بمیرم الهی چه سختتتتتتتتتت

ایشالله زود تموم بشه

نیلوفر
27 شهریور 92 12:26
اوخیییییییییییییی عسیسممممممممم. خدا حفظش کنه. واقعا تو یه چشم به هم زدن میگذره گلم. انشااله به سلامتی پسرتو بغل بگیری.


قربونت برم نیلو جونممممممممممم الهی الهی که هر چه سریعتر خدا یه نی نی سالم و صالح بهت بده که تو هم واسش اینطوری بنویسی
ناناز
27 شهریور 92 14:43
سلام عزیزم ایشالا خدا حفظش کنه و یه پسمل قوی باشه واست همون چیزی که میخوای و یاور مامانیش باشه

فاطمه جونم ایشالا ماههای دیگه هم به خوبی و خوشی طی کنی به سلامتی

راستی چرا من نبودم تو دعاتفاطمهههههههههه


هههههه عزیزم من همه رو با هم دعا می کنم غصه نخور
fafa
29 شهریور 92 0:10
ممنون گلم بابت رمز
اما کامنت رو خصوصی نزاشتی من پاکش میکنم اگه حوصله داشتی یه دونه خصوصی رمزتو بزار که داشته باشم

برام دعا کن حالم خوب شه


باشه گلم حتمااااااااا
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دونه سیب می باشد