علیرضا جونمعلیرضا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

دونه سیب

پسرم 4 ماهه شدی

1393/3/9 0:54
نویسنده : مامان جونت
514 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم ببخشید خیلی دیر اومدم به وبلاگت آخه اذیتات خیلی بیشتر شده و خوابت کم شده.14 اردیبهشت 4 ماهت کامل شد و دوباره واکسن زدی بر خلاف 2 ماهگی ت که 3 تا واکسن زده بودی و می گفتن سخت تر از 4 ماهگیه، این سری خیلی اذیت شدی.تبت تا 38.5 هم رفت و من خیلی غصه خوردم داشتم از ترس سکته می کردم سریع پاشویه ات کردم .پسرم مثل اینکه از 3 ماهگی دیگه منو شناختی چون موهام بدجوری داره میریزه ولی فدای سرت خوشگل پسرم.

حالا یه سری از عکسای 4 ماهگی تو میذارم

اینجا داشتیم می رفتیم قم و جمکران اینجا بین راهه نگه داشتیم که صبحانه بخوریم.ضمنا اینجا اولین سفرته عزیز دل مامان.5 اردیبهشت سال 93 هستش که شما 3 ماه و 21 روزته

اینجا فردای اون روز یعنی 6 اردیبهشته دمر گذاشتمت رو بالش.ببین چطوری بهم می خندی قربونت بشم

اینجا 7 اردیبهشته شما به خاطر اینکه گوشات خیلی تا شده بود برات هد بند زدم.اون نی نی کناری ت هم پسر عمه ی بلااااا هستش ولی اون روز خیلی بی قراری کردی

اینجا منو حسابی ذوق زده کردی و پستونک گرفتی.من عاشق پستونکم آخه ولی تو نمیگیری که-عاشق اون مدلی گرفتن انگشت شصتتمبغل

آخ که دیوونه ی دستاتممحبت

ببین چه ناز خوابیدیبغل

عاشق خندیدناتم نفسم

اینجا خونه ی مامان بزرگ بغل مامان بزرگ هستی ببین چه ذوقی کردی واسه منمحبت

پسندها (1)

نظرات (2)

niloofar
9 خرداد 93 20:39
ماشاله علیرضا روز به روز خوردنی تر میشه. از چشماش معلومه چه ناقلاییه. خدا حفظش کنه
مامان جونت
پاسخ
ممنون نیلو جونم
مهتاب مامان اریا
15 خرداد 93 11:01
سلام سلام صد تا سلام به گل پسر نازمون ماشالله چه بزرگ شد انگاری همین دیروز بود فاطمه جون عکس به دنیا امدنش برامون گذشتی فداشبشم که همیشه خندون این گل پسرمون
مامان جونت
پاسخ
به به سلام خاله مهتابی آریا جونی خوبه ببوسشش همین روزاست که آریا جونی شروع به خندیدن کنه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دونه سیب می باشد